[ad_1]
دانلود رمان ثانیه های آخر sanaz-khanoom کاربر انجمن
دانلود رمان ثانیه های آخر. داستان درباره دختری هست که محکوم به درده،عادت کرده به قضاوت های مردم .
از همه چی خسته شده .حتی از خودش و همه ی مردم خستس!تا اینکه یه روزی با پسری آشنا میشه که
فکر میکنه از جنس نوره .فکر میکنه اون پسر میتونه تمام سیاه های زندگیشو از بین ببره . ولی غافل از اینکه
اون پسر کاری میکنه که دنیای تاریک دنیا ، تاریک تر میشه !
نام نویسنده : sanaz-khanoom کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: عاشقانه – تراژدی
جلد دوم رمان : http://forum.negahdl.com/threads/175676/
مقدمه:
وقتی نیامده میروی
دیوار ها
کوه ها
پا سست می کنند
و من زیر آوار
آواز میخوانم
آواز که نه
مرثیه میخوانم
مرثیه برای دق مرگی پرنده ای
که خودش را تا توانست به دیوار ها کوبید
میله هارا شکست
و پشت قفس
آسمانی در کار نبود .
قسمتی از داستان :
صدای قدم هایی رو از پشت سر شنیدم ،من این صدارو خوب میشناختم ، قدم هایی که یه سال تمام منتظر
شنیدنش بودم و با شنیدنش در خونه رو باز میکردمو خودمو تو آغوشش پرت میکردم ، صدا نزدیک تر شد ،جلوم
وایساد ،کفش هایی که روزای آخر و در خرید آخر با عشق برایش خریدم توی پاهایش بهم دهن کجی میکرد
سرمو بلند کردم ،تو چشمای سیاه و نافذش نگاه کردم ، روزی این چشم ها دنیای من بود.
تمام سعیمو کردم که صدام نلرزه ،اب دهنمو چند بار قورت دادم ، راه گلوم بسته بود ، لعنت به این بغض لعنت
به بغض توی گلوم که نمیذاشت حرف بزنم.
با صدایی که برای خودمم ناآشنا بود گفتم : دیگه چی میخوای؟
– دنیا ، من ، من نمیخواستم اینجوری بشه .
احمق بودم که دلم لرزید با شنیدن اسمم از زبونش؟ با شنیدن صدای بمش که یه روزی دنیام بود؟
رمز فايل : www.negahdl.com
[ad_2]
لینک منبع